رستارستا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

عشق کوچولوی مامان و بابا

رستا و روزهای بهاری!

1393/2/28 1:52
نویسنده : هما
1,285 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها انگار زندگی رو زدن رو دور تند و تقریبا تمام وقتم از صبح تا شب با رستا خانم سپری میشه 

صبحها که از خواب بیدار میشی یه نیم ساعتی رو تخت با خودت حرف می زنی و غلت می زنی بعد دیگه حوصله ات سر میره و شروع به غر غر می کنی تا منو پیدا کنی و بعد شروع می کنی خندیدن و بازی با من و منم حسابی می چلونمت و باهات عشق می کنممحبت بعد پوشکت عوض میشه و بهت صبحونه می دم و می ذارمت کنار اسباب بازیهات تا باهاشون سرگرم بشی و منم به کارام برسم

وقتی می بینم دیگه کلافه شدی و حوصله اسباب بازیهاتو نداری می ذارمت تو کالسکه و می برمت پارک نزدیک خونه تا من پیاده روی کنم و تو هم کالسکه گردی خندونک(یه دوست خوبم پیدا کردیم که دوماه و نیم از تو بزرگتره و اسمش نیروانا ست و تقریبا هر روز همو می بینید)

تو پارک از بس اینور اونور نگاه می کنی خسته میشی و خوابت می بره

یه چند ساعتی که خوابی من سوپتو درست می کنم و ناهارمو می خورم و به کارهای خودم می رسم

خلاصه که محور اصلی زندگی شده رستا خانم

بابایی هم به محضی که میرسه در خدمت من و تو هست تا اخر شب چشمک

حالا بریم سراغ عکسهای رستا نفسی در این بهار دل انگیز

فدای این خنده هات بشم عمر و زندگی منبوس

چه لمی هم داده عسلکممحبتمحبت

مادر به قربون بلال خوردنتخوشمزه

نفسمممممم قربون ماست خوردنت بشم من که از بس تو رستوران شیطونی کردی و لقمه های همه رو شمردی  ماست گذاشتم جلوت تا حسابی کیف کنی که البته اون ببعی بیچاره و لباس و موهاتو و .... رو هم بی نصیب نذاشتیقه قهه(این تریپ لباس پوشیدنت هم کار باباته طبق معمول در نبود من هر چی خواسته تنت کرده)خطا

 

 

 

 

پسندها (6)

نظرات (13)

غزل
28 اردیبهشت 93 10:57
خدااااااااااااااااااااااااااااا. ماست خوردنشووووووووووووووووو
سحر
28 اردیبهشت 93 14:06
سلام هما جون داشتم آرشیو مطالب وبلاگت رو می دیدم ، چقدر سختی کشیدی واسه این نخودچی خوردنی بیخود نیست بهشت زیر پای مادراست همیشه شاد و حندون باشید سه تاتون
مامی دلسا
28 اردیبهشت 93 14:48
چه جیگری شده این رستا جونی. ماشالاااااااااا خیلی نانازه خوش به حال رستا جون که همه چیز بهش میدی، من که اینقدر با احتیاط میرم جلو و فقط غذاهای مخصوص به دلسام میدم...خیلی ترسو ام ...
هما
پاسخ
سیما جون بابا نترس همه چی بده کاری نمیشه من خدارو شکر تو این یه مورد هیچ استرسی به خودم راه نمی دم و همه چی می دم بهش ماشالله دلساجونم که الان بزرگتر هم هست
hoda
28 اردیبهشت 93 15:39
Mibinam ke dastaye khale jon hae jon to hame axa hast
هما
پاسخ
خوب دستتو ببر کنارررررر خاله هدا خخخخخ همیشه در عکسها حاضری
سارا(ملودي)
29 اردیبهشت 93 12:23
سلام سلام سلام بر دوست قديمي خوبم هزار ماشالله الهي بگردم جقدر شيرين و ناناز شده اين رستا خانم خدا حفظش كنه دلم خواست ببينمش از نزديك و هزار بار ببوسمش خدا اين عسلك واست حفظ كنه دوستم من تنبل هنوز وبلاگ دخترمو راه ننداختم ديگه شورشو دراوردم يه روز بايد بشينم مختص اين كار
هما
پاسخ
سارا جونیییییییییی خیلی وقته به یادتم پارمیس جونم خوبه؟؟ مامان تنبل وبلاگشو راه بنداز خووو
سمانه
1 خرداد 93 14:41
نوش جونت رستا خانوووم ماه... امیدوارم آلرژی فسقلی منم تموم بشه،تا مثل شما خوشگل خانوم ماست بخوره... خوشتیپ خالههه...
عاطفه
3 خرداد 93 13:09
الهییییییییییییییی من فدات بشم هماجون من قبل از به دنیا اومدن رستا جووون وبت وناگهانی دیدم. از اون موقع تا الان هر روز میام و سرمیزنم. لحظه شماری میکنم عکسای جدید خانمی رو بزاری دخملت فوق العادست... رستا جونم عاااااااااااشقتم عاطفه جونم خیلی لطف داری به رستا عزیزممم بووووووس
مامان پروشات
3 خرداد 93 18:34
عاشق ماست خوردنتم رستا فدات شم
مامان مهنوش
7 خرداد 93 0:11
بلال خور رو ببین...دیگه مونده کله پاچه و نون شیر مال که بهش بدی..خخخ..بووووس برای کپلک خصوصیت رو چک کن..بوس
مینا مامان روشا
7 خرداد 93 10:19
عزیزم چه دختر نازززززززززززی افتخار دوستی میدین؟
هما
پاسخ
چرا که نه عزیزم؟
مامان مهربان
9 خرداد 93 16:42
ای جانم نمکدون مننننننننن، ماست خوردنشو ای جان مامانی رستا رو ببوس
مریم بانو
18 خرداد 93 12:53
سلام.میشه بگی این لباس زرافه ایه رستا رو از کجا خریدی؟ خیلی نازه[پاسخ چشات ناز می بینه عزیزم از تایلند خریدم قابلتو هم نداره بووووس
مامانی
31 شهریور 93 13:37
ای خدا چه نازه عزیزدلم...به وب پسری منم سربزن خوشحال میشم..