رستارستا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

عشق کوچولوی مامان و بابا

خوشحالم از بودنت.....

1393/2/2 3:36
نویسنده : هما
808 بازدید
اشتراک گذاری

عشق کوچولوی من بودنت برام ارزشی داره بی مثال

امسال بیشتر از سال قبل معنی مادر بودن می فهمم

معنی عشق کردن یه مامان با دخمل کوچولوش

معنی نگرانی یه مامان واسه دخمل نازش

وقتی لباتو واسم ورمی چینی و می خوای گریه کنی می خوام زمین از حرکت وایسه

وقتی صبحها با اون خنده نازت لباسمو می کشی که یعنی من بیدار شدم مامان قلبم از شوق می خواد بال دربیاره

وقتی شبا قبل خواب به پهلو روبروی من می خوابی و پاتو می بری تو شکمت و با اون دوتا چشای گرد و سیاهت زل می زنی به چشای من و منم پشتتو ماساژ می دم دلم می خواد زمان همونجا متوقف بشه و تو همین جور کوچولو بمونی و منم همینجور فقط نگاهت کنم

وقتی باهات دالی موشه بازی می کنم و تو با صدای بلند قهقه می زنی و اون لثه های نازت پیدا می شن دیگه معنی آخر عشق کردن با تورو درک می کنم

وقتی تو بغلم خوابت می بره و خودتو می چسبونی بهم و دستت می ذاری تو یقه ام دیگه می خوام پرواز کنم

وقتی بهت شیر میدم و تو واسم لبخندهای کوچولو می زنی و به صورتم نگاه می کنی بعد شروع به ملچ مولوچ می کنی انگار رو ابرهام و دلم از شادی می لرزه

همه اینا رو از تو دارم عشق کوچولوی مامان

همه این روزهای زیبا که دارن می گذرن و تمام این لذتی رو که دارم می برم از تو دارم

دلخوشی این روزهای من تویی و بخاطر تمام خنده هایی که به لبم آوردی ازت ممنونم

حقیقتا که خوشبختیم با تو چندین برابر شده

اصلا مگه بهشت چیزی غیر از اینه؟؟   

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

غزل
2 اردیبهشت 93 9:28
سلام عزیزم .خیلی ناز مینویسی ...خدا ایشالا دخمل نازتو واست نگه داره . ایشالا همیشه سایه پدر ونادر رو داشته باشه ...
عاطی مامان آوینا
2 اردیبهشت 93 14:06
سلام .خیلی زیبا نوشتید احساسات و خوشبختی های مادرانه رو.با تمام وجودم نوشته هاتون رو درک کردم و قلبم لرزید. واقعا بهشت همین جا کنار بچه هامونه. بهتون بابت رستای ناز و دوست داشتنی تبریک میگم.
مامی دلسا
4 اردیبهشت 93 12:27
سلام خانومی خوبی؟؟ من سی سی ام. همشهریت . یادته؟؟؟؟ واااااااای چقدر دخمل کوچولوت نازه چقدر احساسات ما مادر ها شبیه همه... به وبلاگ دلسای منم سر بزن خوشحال میشم عزیز... دکتر دلسای من خانم نایبی بود ... به امید بهترینها برای کوچولوت و خانواده
پروین
7 اردیبهشت 93 0:40
سلام هما جونم .میشه یه زحمتی بدم خدمتتون؟میشه بپرسم لباس گل گلی رستا جونی رو چند خریدین؟اون لباس راه راهی که کنار 4 ماهگیش انداختین چطور؟اگه امکان داره عکس پیراهن گل گلی رو بذاری تا من خودم بدوزم برای دخترم
هما
پاسخ
عزیزم فکر می کنم اگه اشتباه نکنم 110 تومن خریدم لباس گل گلی رو اون لباس راه راهی رو هم 50 تومن ایمیلتو بذار تا عکس لباس واست بفرستم عزیزم
پروین
7 اردیبهشت 93 12:24
سلام هما جونم .ممنونم .ببخشید زحمت میدما .خیلی ممنونم.از بس رستا جون خوشتیپه
هما
پاسخ
عزیزم واست فرستادم
مامان مهنوش
9 اردیبهشت 93 17:40
وقتی احساسات همایی قلمبه میشود واقعا یادش به خیر پارسال این موقع..چه چشمی از من و تو در اومد هما تا شدیم مامان یه دخمل کچل اما عسل
هما
پاسخ
واااااااای یادته مهنوش؟؟؟من که رسما کارم داشت به تیمارستان می کشید خخخ ولی خدایی ارزششو داشت دو تا دخمل کچل و عسل و نفس روزی هزاررررررر بار خدارو شکر می کنم که این همه سختی رو واسه یه دخمل طلا کشیدم اگه پسمل بود
دوست
17 اردیبهشت 93 16:03
سلام هما خانم .نوشته هات خیلی جالب بودن .خوش به حالت که با دلخوشی دختر گلت رو بزرگ میکنی ولی به دنیا اومدن دختر من مصادف بود با فوت پدر عزیزم .هنوز هم آروم نشدم کاش منم مثل شما حس داشتم برام دعا کن
هما
پاسخ
عزیزم درکت می کنم می دونم از دست دادن یه عزیز چقدر می تونه درداور باشه ولی چه می شه کرد جز صبوری؟؟قانون طبیعته دیگه تا بوده همین بوده دخمل نازت الان خیلی بهت نیاز داره می دونم سخته اما سعی کن هر چی زودتر خودتو جمع و جور کنی و با دخمل گلت عشق کنی بوووووس برای تو و دخمل نازت