رستارستا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

عشق کوچولوی مامان و بابا

آزمایش غربالگری و سونوی ان تی

1392/3/14 1:26
نویسنده : هما
2,302 بازدید
اشتراک گذاری

عشق کوچولوی مامان

وقتی دقیقا 13 هفته ات بود با بابایی رفتیم تا از سلامتت مطمئن بشیم اول رفتیم سونو که طبق معمول دل تو دلم نبود تا نوبتم بشه و خیلی امیدوار بودم که آقای دکتر جنسیتتو بهم بگه و بفهم پرنس هستی یا پرنسسلبخند(با اینکه اول از همه سلامتیت برام مهم بود ولی ته دلم همیشه یه دخمل طلا می خواستم بابایی هم همیشه بهم می گفت تو رویاهام همیشه نی نی مو دخمل تصور می کردم)

خلاصه که نوبتم شد و بابایی هم دوست داشت بیاد و تو رو ببینه ولی اجازه ندادن بهش ناراحترفتم سریع رو تخت دراز کشیدم و دکتر زودی منو شناخت که همون مامان همیشه نگرانم نگران

گردنمو کلی کج کرده بودم تا صفحه مانیتور بتونم ببینم و ببینم روی ماه تو چه شکلی شده

دکتر بعد از چند مین گفت همه چی سالمه و خدا رو شکر و ان تی  1.6 بود و تیغه بینی هم دیده شد و کلی چیزای دیگه هم گفت که من سر در نیاوردم!!

تازه بهم گفت این دستاشه این پاهاشه و این سرش و ........ الهی من قربونت برم که طاقت این همه انتظار ندارم تا بیای تو بغلم

بعدش من سریع پرسیدم اقای دکتر جنسیتش معلوم نیست؟؟ اقای دکتر هم دوباره یه نگاهی انداخت و گفت نه پاهاشو حسابی بسته و نمیشه تشخیص داد تازه هنوز یه کم زودهخنثی

بعدش دیگه سریع از مطب اومدم بیرون و اول از همه کل خبرها رو به بابایی دادم و اونم سریع پرسید دخمل بود یا پسمل؟؟منم گفتم هر چی بود خیلی با حیا بود چون نذاشت اقای دکتر کامل ببینش هههههههه

ازونجا هم با بابایی رفتیم و یه آبمیوه خوردیم و رفتیم واسه جوجوی خوشگلم چند تیکه از وسایلشو گرفتیم اومدیم خونه و  فردا صبحش رفتیم واسه آزمایش غربالگری که جواب اونم که بعد از یه هفته اومد خدا رو شکر خوب بود

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)