دومین تولد عشق کوچولومون
عشق کوچولوی مامان چه خوب شد که به دنیا اومدی و چه خوبتر که همه دنیای من شدی......
عشق مامانی تولدت هزاران بار مبارک
16 مهر که روز جهانی کودک هم بود یه جشن کوچولو به همراه دوستان و آشنایان عزیز برگزار کردیم تا شادی به دنیا اومدن تو رو همگی با هم جشن بگیریم
تو هم از چند هفته قبل که می دیدی دارم تدارک تولد و تم میینم راه میرفتی و می رقصیدی و می گفتی نای نای باباله (تولد) روز جشن هم که خونه رو متفاوت و پر از بادکنک و خوراکی و ریسه و .... دیده بودی حسابی ذوق کرده بودی و نای نای کردنت قطع نمیشد
فقط اخر شب و اون یکساعت اخر یه کم نق نق میکردی و چون ظهر خوب نخوابیده بودی میخواستی بخوابی و صبح هم به محض اینکه چشات باز کردی با دیدن اون همه کادو و اسباب بازیهای قشنگ ذوق کرده بودی و کلی یاد باباله کردی
حالا بریم سراغ گزارش تصویری
گیفت ها که واسه مهمونها و بچه های عزیز تدارک دیدیم
تزیینات و میز کندی بار
گیفت مامان بزرگهای عزیززز
عشق من که دست از نای نای و رقص بر نمیداشتتحت هیچ شایطی حاضر به پوشیدن کفش و جوراب نشد که نشد و منم بیخیالش شدم دیگه شب خودش بود
اینجا هم دست عروسکش گرفت و اورد تا پارتنر رقصش بشه
اینقدر انگشت تو خامه چیزکیها و کاپ کیها کردی و خوردی که لب و لوچه ات تمییزی بردار نبود
ایشالله شمع 120 سالگی ات فوت کنی عشقممممم
اینم فردای تولد و رستا در میون این همه هدیه و کلی لباسهای خوشگل دست همگی درد نکنه
من و این همه خوشبختی محال
اون تخته سیاه و وایت برد کرایولا هم هدیه من و بابا بود به دخمل عسلمون
اینم دو تا عکس از فردای باباله
اینم تنها عکسهای میز شام که تو اون شلوغ پلوغی نشد عکس درستی بگیرم و از دسرها هم عکسی در دست نیست