کجای چهار فصل نام تو می گنجد.....؟
کجای چهار فصل نام تو می گنجد....؟
رویش از توست
بهار ، بهانه ، باران هم!
تو.....
فصل پنجم شاعرانه های منی....!
نوروز 94 با کلی تاخیر مبارک !
امسال دختر کوچولومون دومین بهار عمرش دید و نوروز امسالمون با شیطنت ها و شیرینی ها و کنجکاوی های یه کوچولوی نوپا رنگ و بوی دیگه ای داشت
سه روز اول عید به دید و بازدید و گشت و گذار گذشت و روز سوم هم به همراه خانواده عزیزم عازم سفری 12 روزه شدیم و رستا خانم برای چندمین بار خوش سفر بودنش به ما اثبات کرد و حسابی خوش گذروند و واسه من هم بعد مدتها یه تجدید قوایی شد و پر انرژی تر و سرحال تر از قبل به زندگی روزمره برگشتیم البته با یه رستای افتاب سوخته و ددری که صبح و ظهر و شب هوس بیرون رفتن و شلپ شولوپ (آب بازی) داره و تصور میکنه همچنان در سفر به سر میبریم و تا اراده کنه میتونه بره تو دریا و استخر و ....
از چهارشنبه سوری هم انگاری هنوز یادشه و تا بهش میگم مامانی چهارشنبه سوری چی شد می گه تــــــــــــــــــق! یعنی ترقه خخخخ بعد هم سریع شروع به فوت کردن می کنی که یعنی آتیش هم بود
بقیه نوروزنامه به روایت تصویر :
اینم از تقویم 94 دخترکم که با کلی عجله و هول هولکی تقریبا اخرین شب سال آماده شد و با اینکه امسال بیشتر از سال قبل چاپ کردم باز هم به خودم نرسید!
رستا خانم آماده رفتن خونه مامان بزرگها و گرفتن عیدی
بزودی پست بعدی عکسهای سفر فنچولکم میذارم
فعلا تا بعد بووووس