تو که دل ما رو لرزوندی دخترکم ...
نمی دونی این یکی دو هفته چی به منو بابایی گذشت اولش با یه درد شروع شد و بعد دوباره مثل ماههای اول مشکلات بعدی و انقباضات شکمی و.......دیگه هر روزم شده بود گریه اخه اصلا الان وقت اومدنت نبود خوشگل مامان خلاصه دکتر دوباره کلی امپولهای مختلف و قرص و شربت و شیاف و ......... بهم داد و گفت استراحت مطلق تا جلوی انقباضات گرفته بشه که خوشبختانه تا حدودی هم مشکل رفع شد ولی هفته پیش که رفتیم سونوی کالر داپلر تا عروق خونی و شریانها و ..... چک بشن دکتر سونو گفت همه چیز اکی و خوب هست فقط مایع دور جنین یه مقدار کم شده واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای دیگه طاقت نیاوردم و رو همون تخت که دراز کشیده بودم واسه سونو زدم زیر گریه دیگه اینو کجای د...
نویسنده :
هما
17:25